اصول فقه (بخش )2 رشته فقه ، الهیات

اصول فقه (بخش )2 رشته فقه ، الهیات

اصول-فقه-(بخش-)2-رشته-فقه--الهیات

  اصول فقه (بخش )2  رشته  فقه ، الهیات 

 

توضیحات محصول :جزوات و کتاب های رشته  فقه ، الهیات  -ویژه کنکور - به همراه تست ها و پاسخ تشریحی 

مقدمه
اصول فقه چیست؟ 
الف- تعریف اصول فقه
 
اصول فقه قواعدي است که براي به دست آوردن احکام شرعی فرعی از دلیلهایشان، اماده می شود. هر تعریفی داراي
جنس و فصل است و در این تعریف کلمه قواعد جنس عامی است که هر قاعده اي را در بر می گیرد و اصول فقه به
معناي قواعد فقه است
[عبارات «ممهده لاستنباط الاحکام- شرعیه و فرعیه سه فصل این تعریف هستند] و عبارت آماده شده براي احکام شرعی
قواعد را منحصر به قواعد علم اصول می سازد و قواعدي همچون قواعد علم عربی و منطق از تعریف مزبور خارج می شود،
زیرا اگرچه این قواعد براي استنباط حکم شرعی کاربرد دارند اما براي این کار آماده نشده اند
عبارت شرعیه نیز احکام عقلی و قانونی را که شرعی نیستند از تعریف خارج می کند و عبارت فرعیه نیز احکام اصول
دین را که از راه عقل شناخته می شوند، خارج می سازد
[علم اصول براي فقه به منزله علم منطق براي فلسفه است و تعریفی که در کتاب هاي اصولی براي اصول فقه می شود
تعریف کاملی نیست زیرا امروزه کاربرد اصول نفقه ت ها استنباط احکام شرعی نیست بلکه قاعد آن براي استنباط احکام
حقوقی نیز به کار می رود مثلاً قواعد عام و خاص، مطلق و مفید، استصحاب، برائت و ... بیشترین کاربرد را در علم حقوق دارند
رعپس در ت یف اصول فقه باید گفت: «قواعدي است که براي استنباط احکام شرعی و حقوقی از منابع آن ها به کار می رود».   
 
مبحث اول : حقیقت شرعی 
تعریف حقیقت شرعیه 
[روشن کردن محل بحث: بی شک الفاظ متداول در زبان اهل شرع که در خلاف معانی لغوي آن استعمال شده در این
معانی حقیقت گشته است مانند استعمال لفظ صلوه در معناي نماز بعد از آن که در لغت به معناي دعا وضع شده بود
اختلاف در این است که این حقیقت شدن الفاظ در معانی جدید در عصر شارع صورت پذیرفته تا حقیقت شرعیه ثابت
شود یا این که نه در عصر شارع و بلکه در عصر متشرعه حقیقت گشته است تا حقیقت متشرعه ثابت شود] حقیقت
شرعیه آن است که شارع (خدا و پیامبر) الفاظ عبادات و غیر عبادات را در معانی جدیدشان به عنوان معناي حقیقی [نه
مجازي] به کار برد. [مثلاً کلمه صلوه را که در اصل به معناي دعاست در معناي جدیدیش که نماز است به نحو حقیقت
به کار برد به گونه اي که معناي مجازي تبدیل به معناي حقیقی شود] قبل از وارد شدن به اصل موضوع ناچاریم دو
مقدمه را بیان کنیم: [اصل موضوع آن است که حقیقت شرعیه وجود دارد یا خیر؟
اولین باري که الفاظ شرعی مانند صلوه و صوم به کار رفت، در قرآن یا بر زبان جبرئیل بود که وجوب آن را از سوي خدا
به پیامبر(ص) ابلاغ کرد و قطعاً از این الفاظ معناي جدید شرعی اراده شده است ولی اراده معانی جدید باید همراه با
قرینه حالیه یا مقالیه صورت گرفته باشد و این الفاظ در قرآن و بر زبان جبرئیل و بر زبان پیامبر در ابتداي دعوت به
اسلام با قرینه تکرار شده است و بعد از مدتی کوتاه، مسلمانان، اصطلاحات شرعی را بر اثر این تکرار ها شناخته اند و
معانی جدید [بدون قرینه] به ذهنشان متبادر شده است و منظور از حقیقت شرعیه همین است
 [اگر بپذیریم که حقیقت شرعیه وجود دارد] اثرش آن است که الفاظ شرعی هرگاه در قرآن و زبان پیامبر [بدون قرینه
به کار روند معناي شرعی و جدیدشان فهمیده می شود [مثلاً هرگاه کلمه صلوه به کار رود و ندانیم که نماز منظور است
یا دعا؟ آن را به معناي نماز می گیریم چون در معناي جدید یعنی نماز حقیقت شده استه آنچه در مورد حقیقت شرعیه
گفتیم کافی است و نیازي به قیل و قال و پاسخ به نظریات دیگري که وجود دارد نداریم. [در علم حقوق نیز الفاظی وجود
دارند که قانونگذار آن ها را براي معاانی خاصی وضع کرده است و هرگاه در معناي این الفاظ که در متون قانونی یافت
می شود شک شود که معناي لغوي آن ها مورد نظر است یا معناي قانونی، باید آن را حمل بر معناي قانونی نمود مانند
عبارت دادخواست، کیفر خواست و ... این الفاظ را می توانید حقیقت قانونیه نامید

نتیجه اختلاف دو نظریه 
ثمره اي که بر این دو نظریه مترتب است آن گونه که اصولی ها گفته اند آن است که بنابر نظریه صحیحی ها اگر در
جزئیت یا شرطیت چیزي براي عبادت شک کنیم به اصل برائت یا احتیاط (اصل عملی) مراجعه می کنیم چون در این
جا دلیل شرعی عبادت مجمل است همان گونه که در مساله دوران واجب میان اقل و اکثر ارتباطی همین اختلاف وجود
دارد [که به احتیاط یا برائت مراجعه می کنیم] اما بنابر نظریه اعمی ها به اطلاق لفظ و عرفی اسم عبادت مراجعه می
کنیم به شرط آن که اطلاق کلمه براي بیان تمام مقصود باشد چون در مقام بیان بودن، شرط تمسک به اطلاق لفظ است
و اگر گوینده در مقام بیان نباشد به سراغ اصل عملی مناسب که احتیاط برائت است و در مساله اقل و اکثر هم مورد
اختلاف است می رویم [مثلاً اگر شک کنیم که قنوت جزء نماز است یا نه؟ اگر صحیحی باشیم نمی توانیم اصل اطلاق
جاري کنیم بلکه به برائت یا احتیاط مراجعه می کنیم. اما اگر اعمی باشیم چنانچه شارع در مقام بیان تمام اجزاء و
شرایط نماز باشد اصل اطلاق جاري می کنیم و قنوت را جزء نماز نمی دانیم، چون اگر جزء نماز بود شارع که در مقام
بیان تمام اجزاء نماز بوده باید آن را بیان می کرد و اما اگر گوینده در مقام بیان تمام اجزاء نباشد نمی توان به » 
 
الاطلاق استناد کرد چون یکی از شرایط اصاله الاطلاق یا مقدمات حکمت فراهم نیست، پس باید به شراغ اصل عملی
برائت یا احتیاط رفت].

دانلود فایل


اصول فقه (بخش )2 رشته فقه ، الهیات

دانلود اصول فقه (بخش )2 رشته فقه و الهیات , دانلود , اصول فقه (بخش )2 رشته فقه و الهیات , دانلود اصول فقه (بخش )2 , رشته فقه والهیات , کسب درآمد اینترنتی , کسب درآمد از اینترنت , فروشگاه فایل

معارف اسلامی

فایل های جدید

یکی از تب ها رو انتخاب بکنید
معارف اسلامی
معارف اسلامی
گرافیک ، هنر دیجیتال ، طراحی
سوالات و پاسخ و منابع آزمون نظام مهندسی معدن پی جویی و استخراج
دینا فایل مرجعی برای پیدا کردن و دانلود فایل های مورد نیاز شما می باشد که از سیستم و سایت های مختلف این فایل ها با استفاده از ربات های پیشرفته استخراج و جمع آوری شده اند که می توانید با سرچ ساده در بالای همین باکس و یا مراجعه به صفحه اول سایت دینا فایل در کادر جستجو کلمات کلیدی خودتان را وارد نمایید تا تمامی فایل های موجود را جمع آوری و نمایش دهد . به راحتی به سایت اصلی مراجعه فرمایید و نسبت به پرداخت و دانلود اقدام نمایید