پروپوزال رشته عمران گرایش مديريت پروژه و ساخت با موضوع دعاوی پیمانکاران وکارفرمایان

تعريف مساله:

پروژه های عمرانی (طرح تملک دارایی های سرمایه ای) به دلیل آنکه تأمین مالی آنها از منابع دولت صورت می گیرد وکارفرما نیز بعنوان رکنی با اختیارات مشخص تعریف شده است ؛از شرایط خاصی برخوردار بوده وبا طرحهای غیر عمرانی یا طرحهای خصوصی بسیار تفاوت دارند وشرایط آن در موقعیت های مختلف بصورت قوانین وبخشنامه هایی با مرجعیت معاونت برنامه ریزی ونظارت راهبردی ریاست جمهوری قضاوت شده است.رکود وعدم پیشرفت متناسب در اجرای پروژه های عمرانی که به نوعی زیربنای توسعه کشور را تشکیل میدهند سالانه حجم عظیمی از منابع مالی را صرف مینماید.عدم موفقیت هر پروژه ضربه ای به پیکر اقتصاد کشورخواهد بود که نتیجه مشهود آن بلااستفاده وراکد ماندن سرمایه های هنگفتی از منابع مالی کشور خواهد بود که قبل از بهره برداری بخشی از عمر مفید آنها نیز مستهلک میشود.پوشیده نیست که آثار نامشهود سرمایه راکد در تولید ناخالص ملی ،کاهش رشد اقتصادی وآثارتورمی،ناکارآمد شدن سیستم اداری و...بسیار زیان بارتر ازآثار مشهود آن است.تعاریف کلی وعناوین عام مندرج در شرایط عمومی پیمان بعنوان مهمترین سند الزام آور پیوست قراردادهای اجرای طرحهای عمرانی ونگارش تحکمی ویکسویه آن ونبود تعریف مکانیزم ضمانت اجرای تعهدات کارفرما ومشاوراز یکسو ونقایص ونقاط ضعف وابهام بخشنامه هایی از قبیل دستورالعمل انعقاد پیمان بصورت سرجمع4/2/89(با وجود داشتن نقاط قوت عدیده )که سالانه  قرارداد تعداد زیادی ازپروژه های عمرانی بدین نحوه منعقد میگردد نیز همگی به این عدم موفقیت دامن زده اند .با توجه به هزینه های زیاد صرف شده،چگونگی رفتار سه عامل اصلی دست اندرکار اجرای پروژه ها(کارفرما،مشاور،پیمانکار)در موفقیت پروژه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.هر عملی که هریک از طرفین قرارداد در اجرای پروژه انجام میدهند دارای آثاری حقوقی است؛ از طرفی مهندسین ومدیران پروژه ها عموماً حقوقدان نیستند وبنابراین نمی توانند نقش وکلای حقوقی را بخوبی ایفا نمایند. اما بواسطه درگیری آنها با پروژه های عمرانی باید درکی فراگیر از روابط عملی واصولی حقوقی در پروژه های عمرانی داشته باشند.در ارزیابی موفقیت پروژه ها طراحی پروژه ها از منظر حقوقی به همان میزان اهمیت دارد که طراحی فنی آنها.جنبه های منحصر بفرد هر پروژه ومجموعه یکتای تشکیل دهنده هرتیم وآرمانی نبودن صحنه ساخت وساز ،تضادها واختلافات در جریان پروژه های عمرانی را موجب میگردد.از طرفی عدم تطاب نگرش های حرفه ای عوامل دخیل در پروژه پتانسیل بروز ادعا و وقوع اختلاف را افزایش میدهد.سرچشمه عدم توافق هرچه که باشد به هرحال بروز اختلاف در صنعت ساخت وساز امری معمول است؛لیکن بسیاری از شاغلان حرفه ای در پروژه های عمرانی براین باور اند که بسامد اختلافها در این پروژه ها همراه با هزینه های مربوط به حل و رفع آنها زیاد شده است.لذا شناخت علل و عوامل اختلاف و اعمال مدیریت صحیح پروژه نه تنها باعث تسریع در زمان اجرای پروژه خواهد شد بلکه کاهش هزینه ها را نیز بدنبال خواهد داشت.بسیاری از مدیران پروژه با تجربه ،مبحث مدیریت دعاوی را هم ارز و هم ارزش مدیریت پروژه میدانند.بعضی از این هم فراتر رفته ومدیریت پروژه واقعی را همان مدیریت دعاوی میدانند،هرچند از نظر بسیاری مدیریت دعاوی یک مبحث حقوقی است.دراینجا منظور از مدیریت دعاوی همان claim management در مبحث مدیریت پروژه میباشد. در این پژوهش سعی نموده ایم ضمن شناسایی علل عمده بروز اختلاف بین پیمانکاران وکارفرمایان بطور اعم ودر قراردادهای سرجمع بطور اخص؛ نسبت به اولویت بندی آنها با توجه به شدت تاثیرشان بر پروژه از منظر پیمانکاران و کارفرمایان اقدام کنیم.همچنین اختلافاتی را که استعداد بیشتری برای تبدیل شدن به دادخواهی دارند را با بررسی موردی پرونده های در محاکم قضایی مورد  مطالعه قرارداده ودر نهایت راهکاری جهت پیشگیری و تسهیل حل ادعاها ارائه نماییم.