پاورپوینت درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش

دانلود پاورپوینت با موضوع درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش،
با فرمت ppt و در 42 اسلاید قابل ویرایش،

بخشی از پاورپوینت :
موج اول، که تمرکزش بر تغییر رفتارهای آشکار بود و تکنیک های مرتبط با اصول شرطی سازی کلاسیک و عامل را به کار می برد.
موج دوم، که مداخلات شناختی را به عنوان راهبرد کلیدی در تغییر رفتار می دانست و با تاکید بر به چالش کشیدن افکار غیر منطقی ، منفی یا نادرست، سعی در جایگزین نمودن افکار منطقی یا باورهای منطقی داشت که درمانهای CBT  در این حوزه قرار می گیرد.
موج سوم، که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در این حوزه قرار می گیرد در این مدل هدف تغییر محتوای افکار نیست، بلکه تغییر کارکرد افکار است. این امر با هدف افزایش انعطاف پذیری روان شناختی انجام می شود.
رفتار درمانی های مبتنی بر پذیرش،شاخه ای از درمان های

جدید روان شناختی می باشد که از اصول و تکنیک های

درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده می کند.

فرایندهای بنیادین  اکت
پذیرش
ناهم آمیزی شناختی
خود به عنوان بافتار
بودن در زمان حال
تعهد / پایبندی
روشن سازی ارزشها
این شش فرایند در ترکیب با هم انعطاف پذیری شناختی را ایجاد می کنند.
مدل آسیب شناختی اکت
این شش عامل موجب انعطاف ناپذیری روان شناختی می شوند:
1- اجتناب تجربه ای 2- آمیختگی شناختی 3-دلبستگی به خود مفهوم سازی شده 4- غلبه گذشته و اینده 5- منفعل بودن 6- عدم تصریح ارزشها
پذیرش یعنی ایجاد قبول افکار ناخوشایند، حس ها، کششها،     احساسات و غیره.
اجازه دادن به آنها برای آمد و رفت بدون این که تلاشی برای تغییر آنها انجام شود.
شما مجبور نیستید آنها را دوست بدارید، فقط آن را بپذیرید.
منظور از گسلش یا نا هم آمیزی شناختی، حالت رابطه با افکار است که فرد مشاهده گرافکار میشود و افکارفقط فکر است و واژه، نه یک موضوع واقعی. (فکر، فکر است). آن گاه زندگی را به صورت واقعی خواهد دید، نه بر اساس این که ذهن و افکار او چه میگویند
خود رابه عنوان زمینه دیدن مهم است چون بدین وسیله فرد می تواند نسبت به تجربه های خودآگاهی کسب کند بدون آن که به آن ها وابسته شود یا در تجربه هایش غرق شود. با این مولفه ناهمجوشی شناختی و پذیرش نیز پرورش می یابند.در اینجا هدف ACTایجاد یک چشم انداز جدید «نسبت به خود» است. مسئله مهم دراینجا این است که افراد با زبان خود یکی شده اند و نمی توانند بین واقعیت و ویژگی های زبانی تفاوت قائل شوند. مثلا کسی که می گوید افسرده ام به گونه ای به این صحبت خود پایبند است که افسرده بودن را به عنوان یک تجربه ی انسانی در نظر نمی گیرد بلکه خودش را مساوی افسردگی می داند و او چیزی نیست جز یک افسرده.