آرش

آرش

آرش

ایشان، مردان، مردان ایران، با دل خود، با دل خود، با دل اندوهنار خود میگویند: ما اینک چه میتوانیم؟ که کمانهامان شکسته، تیرهامان بی نشان خورده، و بازوهایمان سست است. ورراست و چنین بود. زیرا ک ایشان از جنگ دراز آمده بودند. که جنگ درازشان سخت بود. که تیرانداز از تیر، و کماندار از کمان پیدا نبود. و بی نشان مردها هزار هزار، از سرزمینهای دور دور آمده بودند. از سرزمینی که کمان خوب دارد، یا آنکه کمندهاش سخت تابیده. از آنجا که برش چهارگونه باد میوزد، یا دشتی که درش پرآب ترین رود میرود. و چنین، هرکس از هرجا آمده بودند. اما از ایشان – از مردان – هرگز به سرزمین خود بازنگشتند، هیچ! و دلها پراندوه؛ که آسمان تاریک بود. که آسمان خود پیدا نبود. که خورشید گریخته

دریافت فایل


آرش

دانلود نمایشنامه آرش بهرام بیضایی خلاصه نمایشنامه آرش بهرام بیضایی دانلود رایگان کتاب آرش بیضایی نقد نمایشنامه آرش بهرام بیضایی دانلود نمایشنامه اژدهاک بهرام بیضایی دانلود رایگان کتاب سه برخوانی بهرام بیضایی متن نمایشنامه آرش کمانگیر دانلود رایگان کتاب های بهرام بیضایی,آرش

کتاب ها و آثار هنری

فایل های جدید

یکی از تب ها رو انتخاب بکنید