تحقیق در مورد نظريه متعالى بودن زبان قرآن

تحقیق در مورد نظريه متعالى بودن زبان قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ويرايش و آماده پرينت )

تعداد صفحه : 15 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

نظريه متعالى بودن زبان قرآن

فهم كتاب الهى مى‏طلبد كه زبان آن را بشناسيم . در باره زبان قرآن اختلاف نظر وجود دارد: زبان قرآن را برخى علمى و ادبى و برخى رمزى و برخى ديگر عرفى دانسته‏اند; اما هيچ يك از آنها درست‏به نظر نمى‏رسد; زيرا قرآن براى همه انسانها و همه زبانها آمده‏است; حال آنكه زبان علم و ادب و رمز به گروه خاصى تعلق دارد . زبان عرف نيز از مسامحه و مبالغه خالى نيست . به علاوه در قرآن واژه‏هايى در معناهايى وراى فهم عرف به‏كار رفته است . بنابراين زبان قرآن، زبانى فراتر از همه اين زبان هاست . قرآن از همه اين زبان‏ها بهره گرفته‏است . ظاهر قرآن عرفى است; ولى موضوعاتى به اين قرار آن را از عرف متمايز مى‏سازد: 1 . ظاهر وباطن 2 . تاويل و تنزيل 3 . محكم و متشابه 4 . جرى و انطباق 5 . نظام مندى 6 . خبر از مغيبات 7 . به‏كارگيرى بعضى از واژه‏ها در معناى خاص .

كليد واژه‏ها: زبان قرآن، متعالى بودن زبان قرآن، عرفى بودن زبان قرآن، علمى بودن زبان قرآن، رمزى بودن زبان قرآن .

1 . مقدمه

مطالبى در قرآن وجود دارد كه پرسشها و ابهامهاى فراوانى را برانگيخته‏است; از قبيل: حروف مقطعه; آنچه به ظاهر با علوم روز سازگار نيست; مانند: آسمانهاى هفتگانه، آفريده شدن آدم از خاك، تولد حضرت عيسى بدون پدر; امورى كه با علم قابل اثبات نيست; مانند: وحى، ملك، جن، معراج پيامبر، داستان تخت‏بلقيس و تاثير جادو [فلق/3]، تاثير چشم زخم، خلقت زمين و آسمان در شش روز; احكامى كه با قوانين امروز بشر قابل توجيه نيست; مانند: سلطه مردان بر زنان [نساء/24]، دو برابر بودن ارث مردان نسبت‏به زنان; برترى مردان بر زنان [نجم/22]، تاييد برده‏دارى [نحل/75; نساء/11] ; آنچه معناى ظاهرى آن با عقل سازگار نيست; مانند: آمدن پروردگار و فرشتگان صف به صف [فجر/22]، نشستن خدا بر تخت [طه/5] ; دست داشتن خدا [فتح/10]، نگاه كردن انسان‏ها به خدا [قيامت/22 و 23] ; مواردى كه وجود نوعى نقص را در قرآن به پندار مى‏افكند، مثل: ناپيوسته بودن ظاهرى آيات قرآن در بعضى سور، آياتى كه امورى را مناسب پيامبراسلام و قوم آن حضرت بيان كرده‏است; مانند: آياتى كه مسائل خصوصى و خانوادگى پيامبر را مطرح مى‏كند كه اينها با جهانى بودن قرآن نمى‏سازد; طرح مسائلى مربوط به اعراب آن زمان; مانند: تصوير نعمتهاى بهشت، شراب، حوريه و . . . كه با روحيه اعراب آن روز موافق بوده است و مواردى مانند سر ترسناك داشتن شياطين كه با اوهام آنان موافقت دارد .

اختلاف برداشت و اختلاف مشرب مفسران هم مزيد بر علت‏شده و تفسيرهاى آنان نيز اين مشكلات را به طور منقح حل نكرده‏است ; گروهى خواسته‏اند، هرنوع اختراع يا اكتشافى را از قرآن در بياورند; مانند: تفسير جواهر طنطاوى و گروهى مطالب ذوقى و فلسفى و عرفانى را به قرآن نسبت داده‏اند; مانند فخر رازى، تفسير زمخشرى و بيظاوى [1]. برخى گفته‏اند: قرآن با فرهنگ و باورهاى خود آن مردم با آنان سخن گفته‏است; اما اين توجيه درست نيست; زيرا قرآنى كه براى تصحيح عقايد، فرهنگ و رسوم آمده است، نبايد خودش عقايد و باورهاى آنها را تاييد نموده و تقويت كند . اگر قرآن نظام برده دارى را پذيرا بود، نمى‏گفت: «فلا اقتحم العقبه و ما ادريك ماالعقبه فك رقبه‏» [بلد/14- 12] ; باز هم به عقبه تكليف تن در نداد و چگونه توان دانست كه عقبه چيست؟ آن بنده آزاد كردن است‏» و به حمايت از دختران فرمود: «و اذا الموؤدة سئلت‏باى ذنب قتلت‏» [تكوير/10- 9] ; اما آيه شريفه «الكم الذكر و له الانثى‏» [نجم/21] معنايش اين است كه شما كه داراى چنين فكر غلطى هستيد، پس چرا خدا را كوچك مى‏شماريد و آنچه را به غلط بى‏ارزش مى‏شماريد، به خدا نسبت داده و آنچه را بهتر مى‏دانيد، به خود نسبت مى‏دهيد .

در هر حال، راه صحيح اين است كه اول ببينيم زبان قرآن چيست و سپس برآن اساس راه حلى بينديشيم; زيرا هدف از طرح اين بحث چند چيز است، از جمله: حل فهم اوصاف خدا يا هر مجرد ديگر; حل تهافتهايى كه درباره قرآن مطرح شده‏است; توجيه و حل تعارض دين و علم .

2 . مقصود از «زبان قرآن‏»

زبان به چند معنا به‏كار مى‏رود:

1 . روش تفهيم و تفاهم مقصود يكديگر;

2 . اسلوب محاوره به‏گونه‏اى كه افق فهم مخاطب رعايت‏شود:

چونكه با كودك سر و كارت فتاد

پس زبان كودكى بايد گشاد .

3 . سخن مناسب با فاهمه و فضاى فرهنگى و علمى جامعه و محيط .

زبان به معناى اخير به اقسامى چند كه در پى مى‏آيد، تقسيم مى‏شود: عرفى، ادبى، علمى، فلسفى، عرفانى، نمادين، رمز و سمبليك و . . .

آنچه در اين نوشتار مورد بحث است، زبان به همين معناى چهارم است; يعنى: مى‏خواهيم بدانيم خداوند با چه زبانى و در چه قالب و فضايى با مردم سخن گفته است تا مشكلات مطرح شده را بر پايه آن حل كنيم .

3 . پيشينه بحث

روش تفهيم و تفاهم قرآن به نحو پراكنده از صدر اسلام مورد بحث‏بوده است و لكن سبك منسجمى نداشته‏است . تعابير قرآنى از قبيل «عربى مبين‏» يا «لسان قومه‏» نيز ناظر به اين موضوع بوده‏است; ولى اين بحث‏به صورتى منسجم كه در اين چند ساله اخير مطرح شده‏است، ريشه در بحث زبان دين دارد كه از چند قرن قبل در غرب مطرح شده است .

بحث زبان دين در غرب پيشينه‏اى نسبتا طولانى دارد . «فيلون‏» يكى از برجسته‏ترين چهره‏هاى فلسفه اسكندرانى يهودى و «سنت اوگوستينى‏» تئوريسين و متكلم برجسته قرون وسطايى مسيحيت، با استفاده از برخى تئوريهاى زبان شناختى، يعنى نظريه رمز و تمثيل، به حل تعارضات متون يهودى و مسيحى با مبانى نظام فلسفى ارسطويى پرداخته‏اند .

در باره زبان دين، چند تئورى از سوى فلاسفه غربى ارائه شده است كه يه معرفى آنها پرداخته مى‏شود:

الف . تئورى اثبات گرايان يا پوزيتيويسم: اثبات‏گرايان معيار معنادار بودن گزاره‏ها را، تحقيق‏پذيرى حسى مى‏دانند; از اين‏رو تمامى گزاره‏هاى متافيزيكى و دينى را بى‏معنا و غير قابل صدق و كذب مى‏دانند [2].

ب . تئورى انشائى بودن گزاره‏هاى دينى: صاحبان اين نظريه مى‏گويند: گزاره‏هاى دينى انشايى هستند و ناظر به خارج نيستند و از واقع خبر نمى‏دهند .

ويليام الستون (1921) در اين مورد مى‏گويد: در باب تفاوت در كاربرد محمولات در مورد خداوند و در مورد انسان، بايد گفت: روش‏هاى مختلفى است كه به كمك آنها مى‏توان دريافت كه اين تعابير نمى‏تواند در هر دو مورد دقيقا يك معنا داشته باشد; زيرا در كلام مسيحيت، خداوند به عنوان موجودى تصور مى‏شود كه داراى وجود زمانى نيست . پس روشن است كه عمل كردن خداوند به اعمالى همچون سخن گفتن، ايجاد كردن و يا بخشيدن متفاوت از عمل زمانمند و مندرج در افراد انسانى است [3].

اين نظريه در پى تحول علمى غرب مطرح شده‏است . در پى اين تحول بسيارى از قضاياى مسلم در كتاب مقدس از قبيل داستان خلقت انسان در اثر تعارض با دستاوردهاى علمى دستخوش ناباورى گرديد . متكلمان مسيحى در برخورد با اين تعارضها راهى جز اين نديدند كه آيات وارد در كتاب مقدس را ناظر به واقع ندانند و خبرى نشمارند و براى آنها، يك رشته معانى انشايى، تخيلى و تمثيلى بينديشند .

ايان باربور در اين زمينه مى‏نويسد: از نظر نص‏گرايان يعنى، كسانى كه به ظاهر آيات كتاب مقدس تمسك مى‏كردند، هيچ نوع سازشى با تكامل وجود نداشت . . . . ايشان روايت كتاب مقدس را «شاعرانه‏» و به معناى اذعان به اتكاى جهان به خداوند مى‏گرفتند . نوانديشان از اين فراتر رفته و كتاب مقدس را سراسر يك سند و ساخته دست‏بشرى مى‏دانستند [4].

4 . چند نظريه در باره زبان قرآن

طى مقاله حاضر پنج نظريه در باره زبان قرآن بررسى گرديده و يكى از آنها مورد تاييد قرار گرفته است، كه اينك به شرح آن مى‏پردازيم .

4 . 1 . نقد تئورى «زبان علمى‏»

شايد به نظر برسد كه «زبان قرآن‏» زبان علم است; به اين جهت كه در موارد فراوانى در لابلاى آيات مسائل علمى مطرح شده‏است; مانند: «و هى تمر مر السحاب‏» .

ولى اين نظريه نمى‏تواند مورد قبول باشد; زيرا در هر علمى مطالب آن علم در قالب الفاظ خاصى بيان مى‏شود كه متخصصين آن مى‏فهمند; حال آنكه قرآن كه كتاب هدايت همه مردم است، بايد قابل فهم براى همه باشد . در قرآن امده‏است: «شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن


دریافت فایل


تحقیق در مورد نظريه متعالى بودن زبان قرآن

تحقیق در مورد نظریه متعالی بودن زبان قرآن ,نظریه متعالی بودن زبان قرآن,دانلود تحقیق در مورد نظریه متعالی بودن زبان قرآن ,نظریه,متعالی,بودن,زب

عمومی و آزاد

فایل های جدید

یکی از تب ها رو انتخاب بکنید