تحقیق در مورد درجات ایمان

تحقیق در مورد درجات ایمان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .Doc ( قابل ويرايش و آماده پرينت )

تعداد صفحه : 12 صفحه


 قسمتی از متن .Doc : 

 

مقد مه :

سياس خداي عزوجل كه انسا را افريد و به اوعقل داد تا راه حق و باطل را از هم تشخيص دهد. كه ييمودن راه حق تنها با داشتن ايمان حاصل ميشود,و ايمان خود داراي مراتبي ميباشد كه افراد بر حسب ان با يكديكر متفاوت ميباشند.

موضوع تحقيق من درجات و مراتب ايمان است . كه با مطاله ي جهار كتاب توانسته ام مطالب مختصري را جمع اوري كنم و به صورت تحقيق خود ارائه دهم با اميد اينكه مفيد واقع شده و مورد قبل شما استاد كرامي قرار كيرد. اما قبل از اينكه بخواهم مستقيما به درجات ايمان بيردازم ابتدا اشاره اي به( خود ايمان كه اصلا ايمان جيست ؟ جكونه حاصل مي شود. جرا وجود علم درايمان موثر است , ) دارم . بعد از ان به درجات ايمان برداخته ام .

1-* ايمان جيست؟

ايمان عبارت است از باوري كه توام با اقراروعمل به مقتضاي باور باشد. اقرار به عقايد اسلامي بدون

باور قلبي ايمان نيست باور قلبي هم بدون اقرار عملي ايـــمان نيست . بدين جهت فرعون با اينكه يقين داشت انجه موسي (ع) مي كويد حق است و رسالت موسي (ع) را قلبا باور كرده بود ولي به او مومن كفته نمي شد جون از روي لجاجت و اسـتـــكبار اقرار به يكانكي خدا و نبوت موسي نمي كرد. ولي وقتي در حـــــال غرق شدن اصطرارا اعتراف به توحيد و رسالت موسي نمود كفت: امنت انه لا اله الاالذي امنت به بنواسراييل وانـا من المسلمين : ايمان اوردم كه خدايي جزان خدا كه بني اسراييل به او ايمان اورده اند وجود ندارد ومن يــــكي از مسلمانانم .

در اينجا فرعون جبرا ايمان اورد. قبلا باورقلبي داشت و ترس از غرق شدن ومـردن او را وادار به اقرار زباني كرد.بس او مومن شد ولي به صورت اضطراري واز روي اجبار.

بنابراين ايمان دو ركن دارد:اعتقاد قلبي و اقرارعملي ركن اول دراختيار انسان نيست يعني انسان نميتواند به دلخواه خود هر جه را بخواهد باور كند يا باور نكند ولي ركن دوم در اختيار انسان است

و مربوط به عقل و بعد عملي وجود انسان مي باشد .يعني انسان مي تواند به انجه باور دارد اعتراف كند وبه

مقتضاي ان عمل نمايد ولي عملا اعتراف به اعتقادات خود نداشته باشد اعتقادات قلبيكه ركن اول ايمان است, جون در اختيار انسان نيست اجبار بردار هم نيست , يعني به زور نمي شود اعتقاد كسي را عوض كرد. ولي ركن دوم ايمان كه اقرار عملي است جون در اختيار انسان است قابل اجبار است يعني مي شود جبرا كسي را وادار كرد كه به عقايد خود عملا اعتراف كند يا بر خلاف عقيده خود عمل نمايد و خـــــود نيزداراي مـــراتبي

است . كه اين مراتب ازراه علم حاصل مي شود كه در اينجا به تلازم وجودي علم و ايمان اشاره مي كنيم .

2-* تلازم وجودي علم و ايمان :

به دليل قدرتي كه عقل در شناخت وا كاهي نسبت به قضايا وكزاره هاي ديني دارد و در نتيجه به دليل تا ثيري كه علم در تقويم و يالايش ايمان صحيح و سالم دارد بين علم و ايمان صحيح, تلازم وجودي بوده ولي ملازمه عدمي نيست وبر همين اساس در بسياري ازمتون ديني , ايمان و عبوديت افراد در كرو ا كاهي و علم انها قرار داده شده است نظير :

- (انما يخشي ا... من عباده العلماء) به درستي كه بندكان خدا فقط عالمان هستند كه از خدا وند سبحان خشيت

دارند .

- (ما امن المومن حتي عقل ) مومن تا هنكامي كه تعقل نكند ايمان نمي اورد.

دربرخي از متون مر تبه ايمان و عبوديت در كرو رتبه علم و ا كاهي افراد دانسته شده است مانند :

- (المتعبد بغيرعلم كحمار الطاحونه يدور و لايبرح من مكانه )عبادت كننده بي علم به خر دوار اسياب مي ماند كه دور ميزند و راه به جايي نمي برد .

- (ينبي عن قيمته كل امري علمه وعقله ) از ارزش وقيمت هر كس علم و عقل او خبر مي دهد .

- (علي قدر العقل يكون الدين ) دين هر كس به مقدار عقل اوست .

عبارت هاي ياد شده نشان مي دهد كه علي رغم جدايي نفير تلازم سلبي بين علم و ايمان , تلازمي وجودي بين ان دو است , يعني ايمان صحيح و صواب و ايمان يقيني و مستحكم و مصون از تغييراتي كه در صور مختلف خيال حاصل مي شود, تنها در صورتي حاصل مي شود كه به امري حقيقي ثعلق داشته وبا معرفتي يقيني نسبت به ان ان امر قرين باشد, جه اينكه ايمان بدون معرفت و علم صحيح , همانند معرفت بدون ايمان خطر ناك و افت زا ست. تلازم وجودي علم وايمان بدين معنا ست كه مراتب عاليه ي ايمان بدون مراتب عالي علم هركز تحصيل نميشود و از اين جهت در تعقيب ايمان سالم از تحصيل دانش و علم كريزي نيست .

علت اختلاف درجات ايمان رامي توان اختلاف در درجات علم دانست زيرا اختلاف درجات به اين دليل است كه ايمان هر كس به اندازه ي علم است .

3-*علت اختلاف درجات ايمان :

اين اختلاف درجات به اين دليل است كه ايمان هر كس به اندازه ي علم اوست علمي كه حيات دل به ان بسته است و ان نوري است كه با برداشته شدن حجاب ميان دل و خداي بزرك د دل حاصل مي شود. به دليل :

- ( ا... ولي الذين امنو يخرجهم من الظلمات الي النور ) خداوند عهده دار سر يرستي كساني است كه ايمان اورده اند انها را از تاريكي ها به سوي نور بيرون مي برد . و

- ( ليس العلم بكثرة التعلم انما هو نور يقذ فه ا... في قلب من يريد ا... ان يهديه ) علم به اموختن زياد نيست

بلكه علم نوري است كه خداوند در دل هر كس كه بخواهد او را هدايت كند مي افكند. واين نور همجون ساير

نوها قابل قوت و ضعف و نقص است به دليل :

- (واذا تليت عليهم اياته زادتهم ايمانا ) وجون ايات او بر انها خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد .

- ( و قل رب زدني علما ) و بكو خداوندا علم مرا افزون كن .

و هر كاه حجاب برداشته شود نوري افزوده مي كردد وبه تبع ان ايمان نيرومندتر شده رو به تكامل مي كذارد

تا انجا كه نور ان كسترش يافته در نتيجه سينه اس باز شده وبر حقايق اشياء اطلاع حاصل ميكند امور نهايي برايش هويدا وهر جيزي را در جاي خود مي شناسى از اين رو صدق و راستي ييامبر در انجه خبر داده اند


دریافت فایل


تحقیق در مورد درجات ایمان

تحقیق در مورد درجات ایمان ,درجات ایمان,دانلود تحقیق در مورد درجات ایمان ,درجات,ایمان

عمومی و آزاد

فایل های جدید

یکی از تب ها رو انتخاب بکنید