دینا فایل / تحقیق در مورد مقاله اي پيرامون آزادي در اسلام 25 ص
تحقیق در مورد مقاله اي پيرامون آزادي در اسلام 25 ص
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقاله اي پيرامون آزادي در اسلام
سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۵
چكيده: در اسلام، مراد از آزادي، آزادي دروني است؛ اما بدون تحقق آزادي بيروني، رسيدن به آزادي دروني ناممكن است. اسلام صرفا پذيراي آزادي تفكر است و آزادي عقيده را نفي ميكند. پذيرش آزادي انديشه و آزادي بيان بر اين نكته مبتني است كه بايد ميان دين و انديشه ديني با آنچه «حقايق نهايي عالم هستي» ناميده ميشود، فرق بگذاريم و معتقد باشيم كه تصور خاصي از خداوند لازم نيست. اظهارنظر در باب سياست و حكومت نيز، از آنجا كه اسلام هيچشكل خاصي از حكومت و نظام سياسي را مطرح نكرده است، كاملاً آزاد است.از لحاظ تاريخي، در جوامع اسلامي، آزادي بيشتر داراي مفهوم حقوقي است و در برابر واژه «عبد» به كار ميرود. در سنت انديشه سياسي اسلام، عدالت نقطه مقابل استبداد، و بردگي نقطه مقابل آزادي است. از سوي ديگر، آزادي در انديشه اسلامي بيشتر جنبه دروني پيدا ميكند و به معناي رهايي از بندگي نفس است. درحال حاضر نيز بسياري از انديشمندان، واژه آزادي ديني را بهكار ميبرند كه در واقع، به همان معناي «آزادي دروني» است.اما در اين زمينه دو نكته قابلطرح است: (1) اصولاً زماني كه از آزادي سخن گفته ميشود، آزادي بيروني و سياسي موردنظر است و آزادي دروني موردنظر نيست و (2) ارتباط آزادي دروني با آزادي بيروني. اسلام به دنبال وضعيتي است كه در آن بيشتر افراد به آزادي دروني نايل شوند. ازاينرو، در صورتي كه جامعه از لحاظ سياسي و بيروني داراي آزادي باشد و مردم احساس رضايت و عزت داشته باشند، زمينه براي ساختن چنين جامعهاي مهياتر است. بدين ترتيب، به نظر ميرسد كه بدون تحقق آزادي بيروني، رسيدن به آزادي دروني ناممكن است. در واقع، مطلوب آن است كه بگوييم در جامعه اسلامي، هدف نهايي همان «آزادي دروني»، به مفهوم تكامل فردي و اجتماعي است؛ اما آزادي بيروني نيز زمينه لازم را براي شكوفايي معنوي جامعه فراهم ميكند.از نظر نگرش نوين، اصولاً آزادي سياسي مفهوم جديدي است كه فينفسه و بالذات ضرورت دارد. از اين منظر، آزادي در معناي امروزي آن با سياست، كه امروزه يك عمل برنامهريزي جمعي است، معنا پيدا ميكند. ازاينرو، اصولاً اين بحث مطرح نيست كه از نظر اسلام، آزادي همان آزادي دروني است؛ بلكه آنچه مطرح است آزادي سياسي به عنوان يك ضرورت براي زندگي بشر در شرايط كنوني است، و اين جز در ساختار دموكراتيك قابلتحقق نيست.برخي واژه آزادي را با هرزگي، افسارگسيختگي و هرج و مرج برابر ميدانند و هنگام بحث از آزادي، ذهن آنها، پيش از هر چيز، متوجه آزادي جنسي و بيبندوباري ميشود. اين طرز تفكر احتمالاً ناشي از وضعيت اجتماعي جوامع غربي است. اين افراد به گمان اينكه آزادي نيز رهاورد غرب است، آزادي و بيبندوباري را يكسان ميبينند. حال آنكه از برخي برداشتهاي سطحي كه بگذريم، مراد از آزادي، آزادي سياسي و فكري با تمامي ابعاد آن است و بدين مفهوم، انبيا بزرگترين پيامآوران آزادي در دوران خود بودهاند. ممكن است جامعهاي غرق در فساد و بيبندوباري باشد، اما فاقد آزادي باشد. برعكس نيز ممكن است جامعهاي آزاد، بهطور نسبي، سالم و مقيد به قيود اخلاقي باشد. پس طبيعي است كه در انديشه اسلامي، آزادي سياسيِ همراه با پايبندي به قيود اخلاقي موردنظر است.بحث مهم ديگر درباره آزادي اين است كه آزادي مطلق است يا محدود. حتي در ميان انديشمندان غربي نيز اعتقاد به آزاديِ مطلق وجود ندارد. اساسا آزادي مطلق با عقل سليم و منطق بشري مغاير است. آزادي مطلق با فلسفه ضرورت زندگي جمعي بشر مغايرت دارد. زندگي جمعي و مدني مستلزم وجود برخي محدوديتهاست.انواع آزادي در انديشه اسلاميآزادي عقيده: آزادي عقيده را از دو جهت
تحقیق در مورد مقاله ای پیرامون آزادی در اسلام 25 ص ,مقاله ای پیرامون آزادی در اسلام 25 ص,دانلود تحقیق در مورد مقاله ای پیرامون آزادی در اسلام