تحقیق در مورد خودشناسي

تحقیق در مورد خودشناسي

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ويرايش و آماده پرينت )

تعداد صفحه : 21 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

خودشناسى

قرآن كريم نه تنها به ما مى‏گويد كه هر كسى بررسى كند ببيندبراى فردايش چه فرستاده

است‏بلكه بهترين راه را همين معرفت‏نفس و سير و سلوك نفس مى‏داند، در آيه 105 سوره مباركه مائده‏هم كه از غرر آيات آن سوره است مى‏فرمايد: «يا ايها الذين‏آمنوا عليكم انفسكم‏». در اين آيه «عليكم‏» اسم فعل است‏يعنى‏«الزموا» تكان نخوريد سر جايتان باشيد، جايمان كجاست؟

«انفسكم‏» از جايتان تكان نخوريد بيرون نرويد. خلاصه «ياايها الذين آمنوا عليكم انفسكم‏» يعنى «الزموا انفسكم‏»، اگرخواستيد سفر كنيد سفر درونى كنيد نه سفر بيرونى.

«لايضركم من ضل اذا اهتديتم‏» اگر شما نجات پيدا كرديد ضلالت‏ديگران آسيبى به شما

نمى‏رساند.

توجه به خود و به ديگران گاهى كسى در اول راه مى‏گويد: به من چه كه ديگران گمراه‏شده‏اند، اما گاهى در آخر راه مى‏گويد نه در اول راه، و اين‏دومى درست است و هيچ كس حق ندارد در اول راه بگويد به من چه‏ديگران چه مى‏كنند، چون يكى از مهم‏ترين وظايف دينى همان «امربه معروف و نهى از منكر» است اگر كسى در اول راه گفت‏به من‏چه و احساس مسئوليت نكرد اين اصلا در سير نفس وارد نشده است،اگر كسى هم به خودسازى و هم به نوع سازى پرداخت و ديگران رابا امر به معروف و نهى از منكر هدايت كرد عده‏اى هدايت‏شدند ودسته‏اى نشدند، آن گاه در پايان راه اين شخص مى‏تواند بگويد به‏من چه، چون من وظيفه‏ام را انجام دادم تا آن جا كه بايد بگويم‏يا بنويسم يا بحث كنم كردم از اين به بعد به من مربوط نيست.

پس آيه شريفه «لايضركم من ضل اذا اهتديتم‏» مربوط به آغاز راه‏نيست نمى‏فرمايد شما

اگر به مقصد رسيديد ضلالت ديگران به شماآسيبى نمى‏رساند، شما اگر امر به معروف يا نهى از منكر نكرديدكه مهتدى نيستيد. اگر كسى به اين دو واجب مهم عمل نكندكه هدايت نمى‏شود و به وظيفه‏اش عمل نكرده است.

بنابراين در آخر راه هست كه خداوند مى‏فرمايد تو مسئول نيستى،انسان هم مجاز است‏بگويد به من چه.

سيدنا الاستاد علامه طباطبايى رضوان الله عليه ذيل اين آيه‏بحث‏هاى مبسوطى دارند كه

بسيار جذاب و خواندنى است، چون با آيه‏«ولتنظر نفس‏» و نيز با آيه «لاتكونوا كالذين

نسوا الله‏فانسيهم انفسهم‏» تناسب دارد. خلاصه «يا ايها الذين آمنواعليكم انفسكم لايضركم من ضل اذا اهتديتم الى الله مرجعكم جميعافينبئكم بما كنتم تعملون‏» ما براى

اين كه ببينيم در چه حالت‏هستيم اگر گذشته يادمان نيست الان موجودى‏اش يادمان هست، موجودى‏عبارت از ملكات است هر كس اگر در ملكات خود بينديشد خوب‏مى‏تواند خود را بشناسد و بداند كه در چه حالتى است و به چه‏چيزهايى علاقه‏مند است. براى اين كه ما اين راه را طى كنيم آن‏هاكه خود اين راه را پيموده‏اند چندين وسيله به ما ارائه داده‏اندتا با توسل بدان‏ها طى طريق كنيم:

تشويق و ترغيب، تخويف، تحبيب، از جمله آن حالت; يعنى گاهى‏گفته‏اند نمى‏دانيد بهشت

چه خبر است اگر مى‏دانستيد هرگز اين‏جاجمع نمى‏شديد، حضرت امير سلام الله عليه در

نهج البلاغه‏مى‏فرمايد: شما نمى‏دانيد بهشت چه خبر است اگر مى‏دانستيد هرگزاين جا

پيش من جمع نمى‏شديد و سراغ كارهايتان مى‏رفتيد تا شمارا زودتر به آن عالم برساند.

اين‏ها تشويق است كه نمونه‏هاى آن‏فراوان است.

واقعيت دنيا گاهى بيانات زهدآميز داردو دنيا را طورى به ما معرفى مى‏كند كه‏ما اگر اهل ذوق باشيم و اين ذائقه‏مان را تخدير نكرده باشيم‏هرگز به آن رغبت نمى‏كنيم. گاهى

انسان ذوق خود را از دست مى‏دهدو هر لطافتى كه در شعر و ادبيات باشد از آن لذت نمى‏برد.

اما گاهى ذوق‏هاى معنوى خود را از دست مى‏دهد، در اين صورت،هرچه زشتى‏هاى دنيا را براى او بگويند باز او به دنيا حريص‏است، اين كه فرمود: «ولتنظر نفس ما قدمت لغد» يعنى ببينيدكه خودتان در چه حالتى هستيد. اگر شما براى يك الاغ گرسنه، كه‏آب و علف فراوانى برايش آماده كرده‏اند، ظريف‏ترين اشعار وجمله‏ها را در بدى آن غذا بخوانيد و بگوييد اين مردار است وبدبو است، باكش نيست چون اين لطايف ادبى را درك نمى‏كند اماانسانى كه اهل ذوق باشد وقتى كه غذاى گوارايى پيش او حاضركردند و در همين هنگام كسى يك نثر يا يك نظم ادبى خواند و اين‏غذا را به مردار تشبيه كرد او ديگر رغبت نمى‏كند بخورد چون اين‏ذوق زنده است. حضرت امير سلام الله عليه دنيا را به صورت‏يك مردار عفن معنا كرده است، اگر كسى اهل ذوق باشد و آن لطافت‏درونى خود را حفظ كرده باشد هرگز به سراغ حرام نمى‏رود و درحلال هم ولع ندارد.

حضرت(ع) ابتدا گذرا بودن دنيا را ذكر مى‏كند كه مدتش كوتاه است‏در پايان خطبه 188

مى‏فرمايد: «فان غدا من اليوم غريب، مااسرع الساعات فى اليوم، واسرع الايام فى الشهر، و اسرع الشهورفى السنه واسرع السنين فى العمر».

ساعت‏هاى روز، روز را تشكيل مى‏دهند و روزها به سرعت هفته راتشكيل مى‏دهند و هفته‏ها به سرعت، ماه را تشكيل مى‏دهند و ماه‏هابه سرعت عمر را تشكيل مى‏دهند و عمر از بين مى‏رود، اين گذرابودن دنيا.


دریافت فایل


تحقیق در مورد خودشناسي

تحقیق در مورد خودشناسی ,خودشناسی,دانلود تحقیق در مورد خودشناسی ,خودشناسی

عمومی و آزاد

فایل های جدید

یکی از تب ها رو انتخاب بکنید